فردا مرخص میشم.البته احساس نمی کنم که حالم خوب شده باشهدارو اذیتم می کنه

در حال حاضر در اتاق بستریم با سه تا مریض لگن بگیر محاصره شدمعامل عفونت برام سم کشنده ست.هوای گرم عامل دوم مسمومیت منه.استرس عامل سوم تشدیده

در هر حال سر کارگر و خانومش امروز اومدن ملاقاتم و صراحتا اعلام کردن جامو به کسی ندادن و خبری از اخراج شدن نیستزنگ زدم به داروخونه و گفتن داروی خارجی منو دارن.یکی از کساییه که بیماریه منو داره بهم گفته اسپری سالبوتامول برای وقتایی که نفسم تنگ میشه موثرهدکتر گفت تو داری خوب میشی داری خوب میشی و هیچ کدوم از اعضای بدنت درگیر نشدهو چون بدنت قوی تر شده داره نسبت به دارو واکنش نشون میده ولی تو حق نداری تا سه سال آینده دارو نخوری یا دزش رو تغییر بدی.

من می فهمم ولی آیا همه دور و بریام می فهمن چه دردی می کشم؟؟ 

تابستون فصل قشنگیه! فصل دویدن روی ماسه های خیس و داغ ساحل.فصل دراز کشیدن روی چمنی که از گرما بوی قرمه سبزی گرفته.فصل رقص نور پشت پلکهای بسته ی خواب بعد از ظهرهبی صبرانه منتظرم تا دوران گذار بیماریم تموم بشه تا من هم از تابستون و تموم موهبت هاش لذت ببرممامان صبح زود رفت مدرسه و بوفه رو اداره کردتنها بودم.و تنهایی چقد عجیبه.چون کسی نبود براش ناز کنم پس خودم بلند شدم و کارامو کردم در نتیجه خستگی و کسلی ازم پرید و یکمی سرخوشم

در حال حاضر ماهی کوچولوی ما به برکه ی آرامش رسیده.ولی حالا حالاها مونده تا به دریا برسهبراش دعا کنید.هم برای ماهی کوچولو  و هم برای تموم ماهی های سرگردون دنیابوس بوس

پ.ن:ملاقلتی ها نمیرن.اعصابمو خرد کردن.فس فس گریه.اه اه

پ.ن2مامان هنوز نیومده


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کافی نت دیاکو Toasty همه چی موجوده دانلود موزیک فیلم و مقاله فقهِ نظام تست نمونه سوالات مکانیک خودرو درجه 2 با جواب پهنه ی کویر